زندگی ما مثل مار و پله است
به گزارش مجله آزات وب، جرم شان مالخری است اما با مالخرهای دیگر کلی فرق دارند. مالخرها اغلب از سارقان، اجناس سرقتی را خریداری می نمایند اما این دو متهم، به جای آن که از سارقان اجناس سرقتی خریداری نمایند به سراغ مالخرهای دیگر رفته اند.

به گزارش گروه حوادث خبرنگاران از ضمیمه تپش روزنامه خبرنگاران، این را هم بگوییم که با آن که اعضای این باند دو نفر بیشتر نیستند اما سردسته و طراح دارند؛ سردسته این باند که مردی 30 ساله است از مالخرهای شان می گوید.
چرا به سراغ مالخری از مالخرها به جای دزدان رفتید؟
مالخرها راحت تر هستند. می دانید یک جورایی شسته و رفته هستند. اگر بخواهی از دزد اجناسی خریداری کنی، بد و خوب قاطی است و چیز خوبی گیرت نمی آید اما مالخرها یک جورایی این بد و خوب را از هم جدا نموده اند و می دانند تو چه جنسی می خواهی و همان را در اختیارت قرار می دهند. دردسرش کمتر است، از طرفی با چند دزد و معتاد سر و کله نمی زنی و چند مالخر شناخته شده و آشنا این کار را برایت انجام می دهند.
چه وسایلی را خریداری می کنی؟
ما فقط گوشی تلفن همراه آیفون آن هم مدل 11 و 12 را می خریم و گوشی ها و مدل های دیگر را به سراغش نمی رویم.
چرا فقط این گوشی ها را خریداری می کنید؟
مشتری اش را داریم. خریداران این گوشی ها راحت تر پول می دهند. از طرفی این گوشی ها چون تازه به بازار آمده ، اگر هم سرقت گردد در حد نو است اما گوشی ها و مدل های دیگر ممکن است مدت بیشتری مورد استفاده قرار گرفته باشد.
با گوشی های سرقتی چه می کردی؟
ما برای این گوشی ها دو دسته مشتری داریم؛ گروه اول که قطعات گوشی ها را جدا می نمایند و برای گوشی های دیگر استفاده می نمایند. گروه دوم تعدادی افغانی هستند که آنها را خریداری نموده و به خارج از مرزها برده و در کشورشان به فروش می رسانند. به همین دلیل رد گوشی ها نیز زده نمی گردد و مسئله ای هم پیش نمی آید.
گوشی ها را چند می خریدی؟
ما روی هر گوشی 500 هزار تا یک میلیون تومان سود می کردیم. حدود هفت تا هشت میلیون تومان می خریدیم و آنها را کمی گران تر به فروش می رساندیم.
ظاهرا شاکی از شهرستان هم دارید؟
در جریان نیستم. یکی از دلایلی که از مالخر ما گوشی خریداری می کنیم همین مساله است که دزد شهرستان و تهران نداریم و همه خریدها در همین پایتخت رخ می دهد.
برای این کارتان شما حتی خانه ای هم اجاره نموده اید؟
من و همدستم زن و بچه داریم و بی شک با ورود این همه گوشی تلفن همراه مدل آیفون، خانواده ام به ما شک می کردند؛ مخصوصا من و همدستم که سابقه دار هستیم و خیلی زود کارهای خلاف مان برملا می شد. به همین دلیل خانه ای اجاره کردیم تا وسایل سرقتی را داخل پاتوقمان بیاوریم و کسی هم از ماجرا با خبر نگردد. از طرفی اینطوری خانواده هایمان از ماجرای بیکاری ما هم با خبر نمی شوند. ما روزها به بهانه کار از خانه بیرون می آمدیم و به پاتوق می رفتیم و از غُرهای خانواده هایمان هم در امان بودیم.
ایده اجاره خانه و خرید از مالخرها را چه کسی داد؟
من یک جورهایی سردسته باند هستم. من گفتم چه گوشی هایی را بخریم و خانه اجاره کنیم. کار کردن در خلاف و سپری کردن عمر در زندان یک چیزهایی را به آدم یاد می دهد که باعث می گردد دستگیر نگردد.
اما با این همه تبحر و نقشه و پاتوق مخصوص کار خلاف باز هم دستگیر شدید؟
فکر کردید این که می گویند پلیس یک قدم جلوتر از متهمان است فقط برای فیلم هاست. واقعا این طور نیست و اگر پلیس درست کار نمی کرد که دزدان، شهر را به تسخیر درآورده بودند. البته ما هم کوشش می کنیم که دیر تر دستگیر شویم. ما مثل مار و پله هستیم که هر چقدر بالا رویم هم خاتمه نیش می خوریم و پایین می آییم.
ضمیمه تپش روزنامه خبرنگاران
منبع: جام جم آنلاین